نوای زمستان
در نزدیکی شهر تفرش روستایی است که اکثر خاطرات شیرین من در آنجا ایجاد شده است . روز های دشت و پرسه زدن در کوچه باغ ها روز های شکار کفتر چاهی از عمق چاه ها . چرت های شیرین بعد از ظهر ، در روز های سرد به کنار سد خاکی رفتن و یا شب های سرد دور کرسی نشستن و گوش سپردن به خاطرات بگذشته گذشتگان . شب های گرم را بر ایوان سپری کردن ، به جنگ شاه و بی بی پرداختن . و صدای قل قل قلیان دیگران را شنیدن . گاه گاه روز ها را به دنبال قیسی و آلو و آلبالو و گاهی به قول محلی هایشان گردو لیزک کردن ، سپری کردن . گوش سپردن به اشعار بابا طاهر از میان چه چه جوانان دشت ، جوانان مزرعه . شب ها را از صحبت و بازی و چرت های پاره پاره به صبح رساندن . صبح ها را از ظهر آغاز کردن و شاید گاها صبح زود به پا خواست و به ده های بالا یی و پایینی سرک کشیدن .
...........................
چند تا از عکس های آنجا را در پست های پایینی مشاهده کنید .در خت بادام نوروز 84مزارع گندم اردیبهشت 84